۱۳۸۷ بهمن ۸, سه‌شنبه

اروپا مجاهدین را از لیست گروه‌های تروریستی خارج کرد

اعضای اتحادیه اروپا روز دوشنبه در نشست خود در بروکسل به حذف نام سازمان مجاهدین خلق ایران از فهرست گروه‌های تروریستی رای مثبت دادندپيروز شكوهمندانه مجاهدين.
این تصمیم وزرای خارجه ۲۷ کشور عضو اتحادیه اروپا در پی توافق مقدماتی این اتحادیه در روز جمعه برای این اقدام گرفته شده است.
سازمان مجاهدین بارها اتحادیه اروپا را متهم کرده بود که در تلاش برای متوقف ساختن برنامه هسته‌ای ایران، برای «خشنودکردن تهران»، این سازمان را در فهرست سازمان‌های تروریستی نگه می‌دارد.
یک دادگاه اروپایی اواسط آذرماه برای سومین بار تصمیم اتحادیه اروپا به مسدود کردن اموال سازمان مجاهدین خلق را به دلیل این که در فهرست گروه‌های تروریستی این اتحادیه قرار داشت اشتباه خوانده بود.
نمایندگان اروپا در حالی به این توافق رسیده‌اند که کاندولیزا رایس، وزیر خارجه دولت پیشین آمریکا، اواخر دی‌ماه در یکی از آخرین تصمیمات خود در دولت جرج بوش بار دیگر مجاهدین خلق را سازمانی تروریستی معرفی کرد.
روز پنج‌شنبه نیز نمایندگان کشورهای عضو اتحادیه اروپا فهرست جدید سازمان‌های تروریستی را، برای تایید در نشست روز دوشنبه وزرای خارجه اتحادیه، پیشنهاد کردند.
در این فهرست گروه‌هایی چون حماس و ببرهای تامیلِ سری‌لانکا قرار دارند که تمام دارایی‌های‌شان در اروپا مسدود شده است.
در همین حال روز یک‌شنبه صدها ایرانی معترض به احتمال حذف مجاهدین از فهرست سیاه اروپا اقدام به برپایی تجمع اعتراض‌آمیز در مقابل سفارت فرانسه در تهران کردند. این در حالی بود که دولت فرانسه با ابراز مخالفت با توافق مقدماتی در اتحادیه اروپا برای حذف نام سازمان مجاهدین از فهرست تروریست‌ها با اقامه دعوا در دادگاهی اروپایی خواستار آن شده بود که مجاهدین همچنان تروریست تلقی شوند.
تصمیم اتحادیه اروپا برای قرار دادن نام سازمان مجاهدین خلق در فهرست گروه‌های تروریستی در سال ۲۰۰۲ مبتنی بر اقداماتی بود که پس از حملات ۱۱ سپتامبر سال ۲۰۰۱ برای احترام به قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل متحد در پیش گرفته شد. طبق این قطعنامه، اعضای سازمان ملل متحد به قطع هرگونه کمک مالی به گروه‌های تروریستی ملزم شدند.سازمان مجاهدین خلق انکار می‌کند که سازمانی تروریستی است و شش سال در دادگاه‌های اروپا «به دنبال اعاده حیثیت از خود» بود.

۱۳۸۷ بهمن ۶, یکشنبه

به گزارش خبرگزاری آزاد نا:

چهاردهمین سالگرد درگذشت زنده یاد مهندس بازرگان که قرار بود امروز پنج شنبه،03/11/87 از ساعت14:30 در حسینیه ی ارشاد با سخنرانی افراد مختلفی چون احمد صدر حاج سید جوادی و ابوالفضل بازرگان و چند تن دیگربرگزار شود به دلیل فشارهای زیادی که از سوی نهادهای امنیتی اعمال شد لغو گردید.

گفتنیست این برای دومین سال پیاپی می باشد که مراسم بزرگداشت مهندس بازرگان به دلیل مخالفت های پیدا و پنهان این نهادها برگزار نمی شود،چرا که سال گذشته نیز قرار بود همین مراسم در حسینیه ی ارشاد برگزار شود و حتی مانند امسال سخنرانان آن نیز مشخص شده بودند اما در آخرین دقایق از برگزاری آن ممانعت به عمل آمد.

شایان ذکر است جمعیت های مختلفی از فعالین دانشجویی،سیاسی،اجتماعی،اعضای احزاب و مردمی که از قشرهای گوناگون خواستار شرکت در این مراسم بودند در پشت دربهای حسینیه ارشاد با رفتارهای توهین آمیز افراد لباس شخصی که مجاور حسینیه به گشت زنی می پرداختند مواجه شده اند.

شنیده ها و دیده ها حکایت از آن دارد که این نیروها حتی با برخی از اعضای نهضت آزادی و فعالین دانشجویی برخورد فیزیکی نیز داشته اند.

یکی از اعضای نهضت آزادی که خود مورد ضرب و شتم قرار گرفته بود و شاهد برخوردهای نامناسب یا افراد مختلف نیز بوده در گفتگو با خبرنگار آزادنا ضمن گلایه از این برخوردهای زننده و نامناسب گفت: "علاوه بر اینکه این نیروها با ادبیات نامناسبی صحبت می کردند از ضرب و شتم افراد نیز هیچ ابایی نداشتند."

این عضو نهضت آزادی افزود:"دو نفر از این افراد ضمن به کار بردن الفاظ رکیک،با بنده درگیر شده و جراحاتی را بر روی صورت و بدن من ایجاد کردند."

اما به راستی دلیل لغو چنین مراسم هایی از سوی نهادهای حکومتی برای چیست،؟

این سوالی ست که هیچگاه به آن پاسخ صحیحی داده نخواهد شد و متاسفانه شاهد این هستیم که هر ساله این فشارها بیشتر و بیشتر می شود.

آخرین مراسم سالگردی که برای مهندس بازرگان برگزار شد به سال 85 باز می گردد که مجتهد شبستری در آن به سخنرانی پرداخت.سخنرانی ای که بسیار مناسب این روزهای ما می باشد.

"در جامعه ی امروز ما محتاج این هستیم که سه مفهوم خدا،قدرت و زور تعریف و تبیین شود"

این بخشی از سخنرانی شبستری بود که در ادامه برخی ادیگر از آن سخنرانی آورده می شود.

در جامعه بايد سه مفهوم خدا، قدرت و زور تعريف شود؛ زيرا هركدام از اين سه مفهوم متعلق به قلمرو ويژه‌اي هستند و تعريف عقلايي هر يك با ديگري به طور كلي متفاوت است.

توجه به اين تفاوت‌هاي اساسي موجب مي‌شود خدا در ساحت قداست و تعالي خود كه بدون آن خدايي را نمي‌توان تصور كرد باقي بماند.

خدا آن حقيقت نهايي است كه انسان آن را جست‌وجو مي‌كند و عبادت نيز مهمترين مساله‌ي محوري است و خدا با عبادت عجين است.

قدرت سياسي يك واقعيت اجتماعي و بشري است كه انسان‌ها آن را پديد مي‌آورند و همان منشا نظم اجتماعي و تاثيرگذار بر حركت جامعه خواهد بود.

پدر يا مادر هم نسبت به فرزندان خود منشا قدرت و اثرگذار هستند. همچنين انسان‌هاي الگو چه در ساحت علم و چه در ساحت هنر قدرت محسوب مي‌شوند كه سه اثر سرمشق گرفتن، دانستن و توانستن را در افراد تشكيل مي‌دهند.

قدرت‌هاي سياسي با سرنوشت عظيم انساني ارتباط سازنده و يا تخريب‌كننده مي‌توانند داشته باشند. قدرت سياسي در صورتي مي‌تواند سازنده باشد كه نيازهاي اساسي جامعه را برآورده كند و در واقع در خدمت جامعه باشد كه در اين صورت اين قدرت مشروع است. وقتي چنين قدرتي در خدمت نيازهاي جامعه باشد، انسان‌ها لزوم آن را در مي‌يابند.

هرگاه قدرت سياسي در خدمت منافع حاكمان درآيد و حفظ قدرت براي عده‌اي اصالت پيدا كند، در واقع از مشروعيت مي‌افتد، زيرا ديگر نيازهاي جامعه را تامين نمي‌كند. در حالي كه قدرت سياسي بايد خادم باشد و نه مخدوم.

اگر قدرت سياسي از خادم بودن به مخدوم بودن تبديل شود زور پا به صحنه مي‌گذارد و زور به جاي اغناي انسان‌ها آن‌ها را به رفتار و تفكر معين مجبور مي‌كند.

اگر افراد جامعه ميان مفهوم خدا و قدرت سياسي و زور مرزبندي كاملا روشني نداشته باشند، در مقام عمل با هركدام از اين سه مقوله برخورد كاملا متفاوتي نخواهند داشت.

افراد جامعه بايد بتوانند آزادانه مسوولان خود را مورد پرسش و نقد قرار دهند و قدرت سياسي را با صراحت و شجاعت نقد و عملا آن را كنترل كنند.